دهمین آفتاب
امام علي النقي (هادي) ـ عليه السّلام ـ امام دهم شيعيان جهان است كه در نيمه ذي حجه سال 212 هـ. ق در شهر صريا (حومه مدينه) به دنيا آمد. پدرش امام جواد ـ عليه السّلام ـ و مادرش سمانه است.
حضرت امام هادي ـ عليه السّلام ـ در 8 سالگي، پس از شهادت پدر بزرگوارشان عهده دار مقام امامت گرديد و پس از 33 سال امامت، در سن 41 سالگي در سامرا در زمان خلافت معتز به شهادت رسيدند.
امامت امام هادي ـ عليه السّلام ـ همزمان با خلافت 6 خليفه عباسي بود. مقارن بود با 7 سال باقيمانده از خلافت معتصم برادر مأمون، واثق پسر معتصم به مدت 5 سال، متوكل برادر واثق 16 سال، منتصر پسر متوكل به مدت 6 ماه، مستعين پسر عموي منتصر 4 سال و معتز پسر ديگر متوكل كه سه سال خلافت كرد. امام هادي پس از گذشت يكسال از خلافت معتز در سامرا مسموم شده و به شهادت رسيد و جسم پاك حضرت، در سامرا در خانه مسكوني حضرت مدفون گرديد.
نكته مهم در شهادت امام هادي ـ عليه السّلام ـ اين است كه حضرت در سامراء به سبب كنترل بسيار شديد و خفقان حاكم و منع دوستان و شيعيان از ديدار با حضرت و عقوبت سخت متخلفين
حتي نزديكترين ياران امام نيز از حال و وضع امام بي خبر يا بسيار كم اطلاع بودند. و به همين دليل است كه منابع اشاره دقيقي به نحوه شهادت امام ندارد. منابع فقط شهادت حضرت در زمان معتز را ذكر كردند بدون ذكر زمان دستور خليفه به مسموم كردن و اينكه چه كساني مأمور اين جنايت شدند و چه زماني اين عمل پليد از آنان سر زد. حتي در روز شهادت حضرت هم اتفاق نظر نيست.
امام هادي ـ عليه السّلام ـ در طول دوران امامت خود از سركشان و حاكمان فاسد بني عباس رنجها و محنتهاي زيادي كشيد. در اين ميان متوكل در ظلم و ستم به حضرت و سنگدلي گوي سبقت را از ديگران ربود.
متوكل وجود امام هادي ـ عليه السّلام ـ را خطر بزرگي براي حكومت خويش احساس ميكرد، از اين رو، تصميم گرفت تا با دو روش همزمان در يك اقدام، از بحراني تر شدن اوضاع جلوگيري كند. يكي حمله به ياران امام و نابود كردن آثار شيعيان به گونهاي كه قبر مطهر امام حسين ـ عليه السّلام ـ را نيز تخريب كرد و دوم دور كردن امام از مدينه كه پايگاه سازمان تشيع بود.
عبد الله بن محمد فرماندار مدينه از دشمنان اهل بيت بود و از امام نزد متوكل سعايت ميكرد و پيوسته قصد آزار آن جناب را داشت. امام هادي ـ عليه السّلام ـ در نامهاي به متوكل، سعايت و دروغگويي او را ياد آوري كرد، ولي متوكل كه زمينه را براي تبعيد امام از مدينه و تحت نظر گرفتن مناسب ميديد در نامهاي ظاهرا محترمانه از حضرت خواست به سامرا بيايد.
نامه متوكل رسيد و حضرت آماده رفتن به سامرا شد، وقتي آن حضرت به سامرا رسيد، متوكل ( با آن همه وعده و احترام كه در نامهاش بود) يك روز خود را پنهان كرد و آن حضرت را در كاروانسرايي كه به كاروانسراي گداها معروف بود فرود آورد.
سپس متوكل دستور داد حضرت را كاملا تحت نظر گيرند و خانهشان را محاصره كرده و مانع ديدار شيعيان با ايشان و استفاده دانش پژوهان از آن سرچشمه علم و معرفت كرد و حتي ايشان را در تنگنا و محاصره اقتصادي قرار داد و رساندن حقوق شرعيه و هدايا را از داخل و خارج بر حضرت ممنوع كرد و متخلفان را عقوبتي سخت نمود.
اين وضعيت جز در حكومت شش ماهه منتصر تا زمان شهادت امام ادامه داشت و در زمان معتز شدت گرفت.
يكي ديگر از سختگيريهاي متوكل در آزار امام هادي ـ عليه السّلام ـ اين بود كه گاه و بي گاه به مأموران خود دستور ميداد تا ناگهاني به خانه امام ريخته و آنجا را بازرسي كنند به اميد آنكه سلاح يا مدركي دال بر فعاليت ايشان عليه حكومت بدست آورند. لكن در اين حملههاي شبانه جز كتابهاي علمي و ادعيه چيزي يافت نميشد.
گاهي متوكل فرمان ميداد حضرت را در هر حالتي كه هست به دربار آورند. در يكي از اين احضارها امام در حالي بر متوكل وارد شد كه او مست و لا يعقل در كنار جامها و سبوهاي شراب و در ميان گروههاي خنياگر و رقاصه افتاده بود.امام بي توجه به موقعيت خطير و خطرات احتمالي به شدت او را سرزنش و ملامت كرد و به نصيحت گويي و يادآوري قيامت پرداخت و فسق و فجور و مي خوارگي و بدكارگي او را محكوم ساخت. موكل بر آشفت و دستور داد ايشان را در زندان محبوس سازند. حضرت روانه زندان شد و شخصي از حضرت شنيد كه ميفرمودند: انا اكرم علي الله من ناقه صالح و سپس اين آيه را خواندند«تمتعوا في داركم ثلاثة ايام ذلك وعد غير مكذوب»
بيش از سه روز نگذشت كه متوكل به دست فرزندش منتصر به هلاكت رسيد.
منتصر گر چه بر امام سخت نگرفت ولي اين آرامش نسبي امام و شيعيان پس از شش ماه تمام شد و دوباره آزار و حصر و شكنجه و قتل راهكار اساسي خلافت در مقابل شيعيان بود. امام هادي ـ عليه السّلام ـ با حاكمان ستمگر سازش نكرد و آنها از مبارزه منفي و عدم همكاري حضرت هراس داشتند و رنج ميبردند تا اينكه تنها راه خويش را خاموش كردن نور خدا پنداشتند و بدين ترتيب امام هادي ـ عليه السّلام ـ نيز مانند امامان پيشين به مرگ طبيعي از دنيا نرفت بلكه در زمان معتز مسموم گرديد.
منابع معتبر و مورخان شيعه شهادت حضرت را در ماه رجب سال 254 ه.ق ميدانند. مرحوم آيت الله مرعشي نجفي شهادت حضرت را در روز دوشنبه سوم رجب سال 254 ه.ق ميداند گر چه برخي منابع شهادت حضرت را در ماه جمادي الثاني يا 27 رجب نیز ذکر کرده اند.
پی نوشت:
مرکز مطالعات و پاسخگويي به شبهات حوزه علميه قم
اندکی صبر، وصال نزدیک است
<لیلة الرغائب> عنوان اولین شب جمعه ماه رجب است که در روایت متعددی از پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) به آن اشاره شده است.
به عنوان نمونه آن حضرت در این باره فرمودند: «از اولین شب جمعه در ماه رجب غافل نشوید؛ زیرا شبى است که فرشتگان آن را «لیلة الرغائب» مىنامند. این نامگذارى به این جهت است که هنگامى که یک سوم از شب گذشت، هیچ فرشتهاى در آسمانها و زمین نمىماند مگر اینکه در کعبه و اطراف آن جمع مىشوند. آنگاه خداوند نورش را بر آنان ظاهر میکند و به آنان مىفرماید: «اى فرشتگانم هر چه مىخواهید از من درخواست کنید. فرشتگان میگویند حاجت ما این است که روزه داران رجب را بیامرزی. خداوند مىفرماید: این کار را انجام دادم؛ لَا تَغْفُلُوا عَنْ لَیْلَةِ أَوَّلِ جُمُعَةٍ مِنْهُ -أی من شهر رجب- فَإِنَّهَا لَیْلَةٌ تُسَمِّیهَا الْمَلَائِکَةُ لَیْلَةَ الرَّغَائِبِ، وَذَلِکَ أَنَّهُ إِذَا مَضَى ثُلُثُ اللَّیْلِ لَا یَبْقَى مَلَکٌ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا وَیَجْتَمِعُونَ فِی الْکَعْبَةِ وَحَوَالَیْهَا، وَیَطَّلِعُ اللَّهُ عَلَیْهِمْ فَیَقُولُ لَهُمْ: یَا مَلَائِکَتِی سَلُونِی مَا شِئْتُمْ؟ فَیَقُولُونَ: یَا رَبَّنَا حَاجَتُنَا إِلَیْکَ أَنْ تَغْفِرَ لِصُوَّامِ رَجَبٍ. فَیَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: قَدْ فَعَلْتُ ذَلِکَ.»
اما درباره معنای “رغائب” آنچه در ذهن عموم مردم به اشتباه نقش بسته، «شب آرزوهاست»؛ اما معنایی که میتوان برای آن فرض گرفت، میل و رغبت بخشش خداوند نسبت به بندگان خویش است. همچنان که در فرهنگ ابجدی آمده است: الرَّغِیبَة و جمع آن رَغَائِب که مؤنث کلمه “الرَّغِیب” است، به معنای «کارى پسندیده، بخشش بسیار» است. (فرهنگ ابجدى، ص436) و یا راغب در مفردات خود میگوید: الرَّغِیبَة به معنای بخشش بسیار است.
همچنین کلمه رغائب که به صورت جمع است، از ریشه “رَغَب” به معنای رغبت و اشتیاق به چیزی است. بنابراین شب رغائب به معنای شب اشتیاقهاست؛ به این معنا که بندگان در این شب باید میل و اشتیاقشان به عبادت را جهت دستیابی به ثواب عظیم خداوند به کار گیرند؛ همچنان که لغتپژوهان درباره نماز رغائب گفتهاند: “صلاة الرَّغَائِبِ” أی ما یُرْغَبُ فیها من الثواب العظیم؛ نماز رغائب یعنی میل به نماز برای رسیدن به ثواب عظیم خداوند.
اما درباره اعمال این شب رسول خدا(صلى الله علیه و آله) اعمالى را براى آن به این کیفیت بیان فرمود: «روز پنجشنبه اول ماه را روزه مىگیرى، چون شب جمعه فرا رسید، میان نماز مغرب و عشا ۱۲ رکعت نماز مىگذارى (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعت از آن، یک مرتبه سوره «حمد» و سه مرتبه «إنّا انزلناه» و دوازده مرتبه «قل هو اللَّه احد» را مىخوانى.» (کلیات مفاتیح نوین، ص636)
پس از اتمام نماز هفتاد مرتبه مىگویى:«أللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ النَّبِىِّ الْامِّىِّ وَ عَلى آلِهِ»
آنگاه به سجده مىروى و هفتاد بار مىگویى «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ»
سپس سر از سجده برمىدارى و هفتاد بار مىگویى:«رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ، إِنَّکَ أنْتَ العَلِىُّ الْأعْظَمُ»
بار دیگر نیز به سجده مىروى و هفتاد مرتبه مىگویى:«سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ»
آنگاه حاجت خود را مىطلبى که انشاءاللَّه برآورده خواهد شد. (همان، ص636)
کدامیک؟
مقایسه برخی ویژگی های بیماری در سرماخوردگی، آنفولانزا و کرونا