کرونا
25 فروردین 1399
???کرونا این روزها شاکی نیستم، اما خسته و دلتنگم. دلتنگ برای قدم زدن در دشتهای سرسبز سرزمینم. دل تنگ از ندیدن عزیزانم. ای مهمانِ ناخواندهٔ کوچک که حتی به چشم نمیآیی! با تمام کوچکیات، دلهایی را به وسعت یک ایران برای یکدیگر تنگ کردهای. بگذار… بیشتر »
نظر دهید »
زمزمه عاشقانه
17 فروردین 1399
امروز وقتی حرمت را خالی از زائر دیدم،چقدر دلم تنگ شد. مولای من! غربتت را امروز با تمام وجودم احساس کردم. دل تنگم برای پنجره فولادت، هیاهوی زوارت، اشک های ….. آقای من! امروز هر زائری دوست دارد پرنده ای شود و به جمع کبوترهای حرمت بپیوندد و به دور… بیشتر »