حوادث فاطمیه
بسم الله الرحمن الرحیم درتاریخ ۱۳۹۷/۱۱/۱۷ نشست علمی به عنوان حوادث فاطمیه با حضور مسئولین و طلاب در مدرسه فاطمه الزهرا (سلام الله علیها)دالاهو برگزار گردید.
در این نشست حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر خدایمان ۱۱۰ مبحث از زمان بیماری پیامبر اکرم(صلوات الله علیه) تا شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) و دفن و پس از دفن آن بانوی بزرگ دو عالم عنوان کردند.
از جمله ی آنها که هم اکنون بصورت شبهاتی در برخی نقاط کشور پیچیده نوع ضربه خوردن حضرت زهرا(سلام الله علیها) است ایشان در این باره بیان کردند ۷ روز از رحلت پیامبر(صلوات الله علیه) گذشته بود که برای دستگیری و تحت فشار گذاشتن حضرت علی(علیه السلام) به خانه ایشان حمله کردند و درب خانه را به قصد سوزاندن اهل خانه آتش زدند عمر با لگد زدن به درب خانه باعث افتادن درب برروی حضرت زهرا (سلام الله علیها) و فرو رفتن میخ و سقط محسن شش ماهه در شکم ایشان شد حضرت بیهوش شد حضرت علی(علیه السلام)ر را بردن به طرف مسجد حضرت هنگامی که بهوش آمد فرمود علی را رها کنید نفرین می کنم با ناله ایشان زلزله شد حضرت علی (علیه السلام) را رها کردند.
ماجرای قواله فدک چهل روز بعد از رحلت پیامبر بود.بانو بعد از چند روز بهبود یافتن خطبه خوانی های پی درپی کردند بقیع می رفتند.ابوبکر قباله ای را نوشت و امضا کرد که فدک را به حضرت بدهد.عمر خبردار شده حضرت گفت نامه را بده حضرت زهرا(سلام الله علیها) ندا داد که نمی دهم،اینجا بود که عمربه حضرت زهرا (سلام الله علیها )سیلی زد حضرت بر زمین افتادند و لگد های پی درپی به حضرت زد و استخوان های حضرت شکسته شد عمر گفت آنقدر لگد می زنم که از جایش بلند نشود.
بانو به سبب جراحات دیگر نتوانست از خانه بیرون بیاید و شبانه گریه می کرد و اهل مدینه میترسیدن از گریه حضرت پولی را به شیوخ مدینه دادند اعتراض کردند گفتند یا شب گریه کند یا روز حضرت علی (علیه السلام) فرمود یا فاطمه سخنی شنیده ام مردم مدینه اعتراض کردن حضرت فرمود به مردم مدینه بگو به زودی از گریه من راحت می شوند.
عمر و ابوبکر برای فریب دادن تاریخ به عیادت این بانو رفتندبانو به فضه فرمود روی مرا به سوی دیوار برگردان خود نمی توانستند بر گردد،ابوبکر گفت:ای دختر پیامبر از من بگذر گریه کردند حضرت فرمود من بعد از هر نماز شما را نفرین می کنم.
حضرت زهرا (سلام الله علیها)شب آخر پیامبر را در خواب دیدند که فرمودند دخترم بیا سمت خودم،حضرت موقع اذان ظهر از دنیا رفت و حضرت علی(علیه السلام) فاطمه را غسل و کفن کردند.
ابوذر و سلمان و جبرئیل درتشیع بودند،عموی ایشان عباس و حضرت علی (علیه السلام) بدن حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را داخل قبر گذاشتند دست پیامبر نازل شد تا حضرت علی(علیه السلام) حرف بزند حضرت علی(علیه السلام) فرمود اسلام علیک یا رسول الله.
صبح خبر به عمر رسید و گفت می روم تمام قبرها را می شکافم و پیکر حضرت زهرا(سلام الله علیها) را بیرون می آورم و بر آن نماز می خوانم حضرت علی(علیه السلام) خشمگین شدند و فرمودند اگر دست به یکی از قبرها بزنی با شمشیر من طرفید.
در ادامه سخنان، دکترخدامیان سایتی را معرفی نمودند به نام سایت ناب ناک
یکی از حضار سوال پرسید هنگامی که حضرت علی(علیه السلام) فهمید عمر و ابوبکر پشت در هستند چرا خود نرفتند درب را باز کنند؟ایشان جواب دادند درآن زمان عرب ها شرم داشتند که با زن در بیفتند نقشه آن دو نفر آن بود که علی (علیه السلام) بیاید در را باز کند و ایشان را بکشند اما حضرت زهرا (سلام الله علیها) نقشه آنها را برهم زدند و عمر عصبانی شد و به سراغ حضرت فاطمه رفت و حضرت علی (علیه السلام) آمدند و عمر را بر زمین زدند.