#حکایت
02 بهمن 1397
روزی هارون الرشید به اتفاق بهلول به
حمام رفت.
خلیفه از بهلول پرسید: اگر من غلام بودم
چقدر ارزش داشتم؟
بهلول گفت: پنجاه دینار.
هارون بر آشفته گفت: دیوانه ، لنگی كه به
خود بسته ام فقط پنجاه دینار است.
بهلول گفت: منهم فقط لنگ را قیمت كردم .
وگرنه خلیفه كه ارزشی ندارد