عبادت بندگی است نه بردگی
عبادت یعنی بندگی، نه بردگی، بندگی با اختیار همراه است و بردگی با جبر، همراه. بندگی با رضایت است، با آزادی است. بردگی با کراهت است و با زور فشار. عبادت خدا، بندگی حق است. بندگی، از خواستن ریشه میگیرد و از اختیار برمیخیزد.
بندۀ خدا کسی است که خود را همیشه در حضور خدا ببیند، و جز خدا کسی را نبیند. پیامبر بزرگ اسلام در قرآن به لقب مقدس «بنده» ملقب گردیده است.
حضرت علی علیهالسلام از آغاز عمر تا پایان، در عبادت به سر برد و در خدمت خلق عمر خود را طی کرد. بندگی خواهش دل را کنار نهادن و درخواست خدا را برگزیدن است.
گونهای از عبادت، خدا را خواندن، و با حضرت حق راز و نیاز داشتن و در پیشگاه او سر تسلیم و انقیاد فرود آوردن است. عبادت، از خویش بریدن و به حق پیوست است. «من» را فراموش کردن و «او» شدن است. گونهای از عبادت، وظایفی است که از سوی خدا رسیده و در شب و روز و آشکار و نهان باید انجام شود. انفرادی و اجتماعی باید انجام شود.
عبادت، گشودن راهی است مستقیم با خدا. دریچۀ این راه، در قلب باز میشود و به رفتار و گفتار منتهی میگردد. آری، هر عضوی از اعضای انسان را با خدا راهی است. و انسان را با خدا چنین راهی است و آن، گام نخستین بندگی است.
سرآمد عبادتها نماز است. نماز مشتمل بر شرفیابی و حضور است، مشتمل بر سخن با خداست، مشتمل بر سخن خداست، مشتمل بر خضوع و خشوع و انقیاد و تسلیم است.
در نهج البلاغه راز و نیازی از حضرتش با خدا نقل کرده است: «بار خدایا! تو را از بیم آتش دوزخت و یا به طمع بهشتت عبادت نکردم، بلکه تو را شایسته عبادت و بندگی دیدم و عبادتت کردم.»
نقل است آن حضرت هزار درخت خرما کاشته بود. در پای هر درختی دو رکعت نماز میخواند. آری او در خانه نماز میخواند، در مسجد نماز میخواند در نخلستان نماز میخواند.
نوشتاری از آیت الله سید رضا صدر از کتاب «راه علی علیه السلام» با موضوع معنای عبادت و شیوه های آن