پسر بزرگ یمن ...
اشک هایت را پاک نکن، بگذار مثل نقش بر سنگ، ماندگار بماند؛ تا تاریخ بداند هنوزجهان آوارگان و یتیمان ستمدیده را به چشم خود می بیند، که از دست ظلم زمانه، تکیه بر سنگ، قلبشان شکسته است.
دلم برای هق هق هایت می تپد، اگر حال تو را وصف کنم در می مانم ؛ خدا می داند چه کشیده ای؟؟؟ برایت صبردعا می کنم ، تو هم برای من، خودت و تمام یمن دعا کن ، که منجیِ مان پیروزمندانه ظهور کند، تا التیام بخش گریه های تو و دوستانت باشد.
پسر بزرگ یمن! گمان نکن که، صدای مظلومیتت فقط ، انعکاس صخره است.
تو را نوید می دهم ، که تمام مسلمانان با قلب رنجور تو همراهند؛ خوب می دانم ، تو پیروز خواهی شد، اشک های درخشانت سلاح گرمی است که روزی به کار می افتد و جواب ظلم زورگویان را با آتش جهنم می دهد.
پیراهن کوچکت، نشان از یوسف دارد، عاقبت تمام دنیا از دل پر درد امروزت خبردار خواهند شد؛ روزی که دیدگانت اشکی ندارد و لبخند را با دستانت بر دل سنگ می کاری.
تو نشانی از یمنی، برای همیشه غم بزرگ گریه چشمانت را در خاطرم می سپارم ، تا فراموش نکنم، چه بر یمن گذشت . در حالی که جهان غفلت زده، بی تفاوت خود را به خواب زد…
لیدا خسروآبادی