نماز شب
علامه طبابایی (ره)می فرماید:چون به نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم.از نقطه نظر قرابت وخویشاوندی وصله رحم گاهگاهی به محضر مرحوم قاضی (ره)شرفیاب میشدم. تا یک روز درِ مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آن جا عبور می کردند.چون بمن رسیدند دست خود را روی شانه من گذاردند وگفتند:ای فرزند، دنیا می خواهی نماز شب بخوان،آخرت می خواهی نماز شب بخوان.
دهه فجر انقلاب مبارک باد
دهه فجر انقلاب اسلامی از نگاه مقام معظم رهبري
دهه فجر انقلاب اسلامی -دهه فجر ، سرآغاز طلوع اسلام، خاستگاه ارزشهاي اسلامي، مقطع رهايي ملت ايران و بخشي از تاريخ ماست كه گذشته را از آينده جدا ساخته است. در دهه فجر اسلام تولدي دوباره يافت و اين دهه در تاريخ ايران نقطه اي تعيين كننده و بي مانند بشمارميرود. تا قبل از انقلاب اسلامي، در ايران نظام اسلامي وجودنداشت و رابطه پادشاهان با مردم رابطه ي «غالب و مغلوب» و« سلطان و رعيت » بود وپادشاهان احساس ميكردند كه فاتحيني هستند كه بر مردم غلبه يافته اند و حضرت امام رضوان الله تعالي عليه اين سلسله معيوب را قطع كردند و نقطه ي عطفي در تاريخ ايران بوجودآوردند و شمشير اسلام مردم را عليه دشمنان اسلام، مردم و استعمارگران به كار گرفتند.
میلاد امام حسن عسکری (ع) مبارک باد.
آقای من یا بن الحسن …
امشب همه میلاد پدربزرگوارت را به وشما وهمدیگر تبریک میگویند وشهر پر شده از هیاهو وشادی میلادش
چه می شود جمعه بعد از میلاد ،ظهورت را تبریک بگوئیم؟؟؟؟
آقا جان دلها تنگ است وامید ها به آمدنت …
آقای من ،آمدنت را به دلم وعده میدهم باشد که نا امیدم نکنی، که شاید عمری برای دیدنت نمانده باشد..
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر
انتظار
چند وقتی ست که داعش های زمانه غزل های جمعه ام را به سخره گرفته اند
چند وقتی ست که می گویند شایدهایمان سرابی دیرینه گشته است
چند وقتی ست که از جهان، هیاهیوی خون به گوش می رسد
دوست دارم جمعه هایی که گذشتند به پا شوندو تبسم به آمدنت دهند
دوست دارم عصر یک جمعه فریاد زنم. آری ! شایدهایمان به بار نشست
آخر، تنها شده ایم چون آمدنت خیلی دیر شده…….
یقین دارم می آیی واز پشت پنجره انتظارهایم روزها حکومت می کنی
ولی کاش …..
ای کاش با اذان تو فردا صبح شود
ای کاش…………..
نماز اول وقت...
یکی از همرزمان شهید مهدی زین الدین چنین روایت میکند:"جادههای کردستان آن قدر ناامن بود که وقتی میخواستی از شهری به شهر دیگر بروی، مخصوصا توی تاریکی، باید گاز ماشین را میگرفتی، پشت سرت را هم نگاه نمیکردی. اما زینالدین که همراهت بود، موقع اذان، باید میایستادی کنار جاده تا نمازش را بخواند. اصلا راه نداشت.پس از شهادتش یکی از برادران در عالم رویا دید که آقا مهدی مشغول زیارت خانه خداست. عده ای هم به دنبالش بودند. پرسیده بود: تو اینجا چه میکنی؟
گفته بود: “به خاطر نمازهای اول وقت که خواندم اینجا هم فرمانده هستم.”