من نیز یک سلیمانی ام
08 اردیبهشت 1399
در تاریخ بنویسید که ما در خواب ناز بودیم و او رفت سردار عزیزم سلام، سردار دلهایم نه سردار تمام وجودم. امیدوارم در کنار دوستانت خوب و خوش باشید. تفکر ملتم، مالک اشتر رهبرم، سرباز امام زمانم، تو یک نفر نبودی تو یک لشکر بودی؛ رفتی ولی ما پا در رد پایت… بیشتر »
نظر دهید »
یادت باشد
17 فروردین 1398
دستم را گرفت و با صدای لرزان پر از حزن و دل تنگی در حالی که اشکهایم را پاک میکرد، گفت: «فرزانه دلم رو لرزوندی ولی ایمانمو نمیتونی بلرزنی». تا این جمله را گفت تکانی خوردم، با خودم گفتم: «چیکار داری میکنی فرزانه؟ تو که نمیخواستی از زن های نفرین شده روزگار… بیشتر »
دیدار ابدی
10 مهر 1397
دلم گوید خوش به حالتان اما جگرم سوزد به حال دخترک مدافع حرمی که شب را به امید دیدار پدر در صبح، به سر می کند و صبح باز چشم سَرَش اشکــ و دلش خون… :( بیشتر »