هوای آلوده قلبها
به نام خدای مهربان
سلام
امیدوارم دراین دنیای آلوده به ویروس حالتان کمی روبه راه باشد. دنیایی که درست یک ماه بعد از شهادت سردار کشورمان و پس از قطع شدن دستانش، دست دادن در کل جهان ممنوع شد!
دنیای جدید پس از کرونا، دنیای عجیبی است. حالا که خانه نشین و تنها شده ایم انگار کمی به خودمان آمده ایم. دست هایی که ۲۰ ثانیه شست و شو با آب و صابون پاکشان میکند، حال به نظرم چرک و آلوده ترین دستان دنیاست. با این دستها چه کارها که نکردیم؛ چه مالها که به غارت نبردیم؛ چه لقمههای حرامی که جمع نکردیم؛ چه حقهایی که ناحق نکردیم و چه کارهای کثیفی که فکر کردیم با یک آب و صابون پاک میشد!
اما اکنون، دنیای کرونا فرق دارد؛ غنی و فقیر عین هم هستند. هیچکدام با کمکاری درامنیت نیستند. لحظهای غفلت برای هر دو کافیست تا عمر شیرین خود را از دست دهند.
کروناحاصل تمام کارهایی است که با بیفکری انجام دادیم و آنی فکر نکردیم که خدایی هست؛ آخرتی هست؛ و حتی روز حسابی هست! گویی کورکورانه عمل میکردیم. چشم داشتیم اما نمیدیدیم؛ قلب داشتیم اما بذری از عشق و محبت در آن نمیکاشتیم؛ زبان داشتیم اما فقط برای دروغ کار میکرد. در شگفتم تا کنون اینقدر برای خودمان دلتنگ و عصبانی نبودم. تلفیقی ازخشم و حزن!
آری! اینجا دنیای کروناست. صدای من را از دنیای تنهایی انسانها میشنوید. اینجا دنیایی است که تازه فهمیدیم معنی واقعی دعای فرج چیست؟!
تازه به این نتیجه رسیدیم که اگر خدا را از عمق دل صدا کنی و بخواهی، کمک رسان است. بیایید توبه کنیم؛ استغفارکنیم.
کرونا ترسناک نیست؛ کروناحاصل شکستن قلب آدمیان است. بیایید باهم و برای هم بر این زخم خورده خشمگین قدری مرهم بگذاریم.
ساده بگویم: بیایید در این هوای آلوده، هوای همدیگر راداشته باشیم.
به قلم: نسیم
۱:۱۵ بامداد، به وقت دنیای کرونا:)
شفای عاجل
???شفای عاجل
عجیب است. این روزها صدای شیطنت بچه ها از کوچه به گوش نمیرسد. دیگر کودکی زنگ خانهها را نمیزند که توپش رابخواهد. حتی توپ هم از گوشهی خانه ماندن خسته شده است.سکوت کوچه میگوید انگار بچهها هم فهمیدهاند که چیزی، این دنیای بزرگِ بسیار کوچک را تهدید کرده. این روزها بیرون رفتن برای همه آرزو شده است.کجای کار ما بزرگترها مشکل داشت؟شاید آنجایی که همدیگر را راحت ملاقات میکردیم و شکری بجا نمیآوردیم. مقصر ما نبودیم. چه کسی فکرش را میکرد دنیا به اینجا برسد؟!صدای روضهها و گریههایی که از عمق وجود فریاد میزدیم، چه راحت به آرزو تبدیل شد. نماز جمعه از شهرهایمان کوچ کرده. شاید به گوشش رسیده باشد که ما جمعهها برای یک ساعت بیشتر خوابیدن نماز جمعه را تعطیل میکردیم. گویی هر روزمان جمعه است و چه سخت است زندگی در جمعههای پیدرپی.انگار همه چیز از بزرگ شدن ما شروع شد. ما استغفارهای زیادی بدهکار هستیم.حتما در لحظه هایی به این فکر کردهایم که چه نعمتهای بزرگی داشتهایم و از آن بیخبر بودهایم و البته میدانیم که خدای ما ارحم راحمین است. میدانم که میداند لابلای حوادث، مچاله شده ایم؛ و میدانم اینجا همه جای جهان خالی است بی تو.هر چند دیر است؛ ولی تازه معنی حرف مادربزرگ را فهمیدهام. دکترها وسیلهایی بیش نبودند. و کاش هیچوقت یادمان نرود جز تو پناهی نداریم!
خدایا شفای عاجل بین المللی عنایت کن.
آدرس این مطلب در وبلاگ ما:
کرونا
???کرونا
این روزها شاکی نیستم، اما خسته و دلتنگم. دلتنگ برای قدم زدن در دشتهای سرسبز سرزمینم. دل تنگ از ندیدن عزیزانم. ای مهمانِ ناخواندهٔ کوچک که حتی به چشم نمیآیی! با تمام کوچکیات، دلهایی را به وسعت یک ایران برای یکدیگر تنگ کردهای.
بگذار برایت حقیقت رابگویم؛ ای نحسترین ویروس! تا دیروز قدر طبیعت را نمیدانستم. اما امروز که مجبورم از پشت شیشه پنجره، طبیعت زیبای اطرافم را تماشا کنم؛
سخت دلتنگ شدهام برای چمنهایی که روزی بیتوجه روی آنها پا میگذاشتم و رد میشدم. برای عزیزانی که کنارم بودند و آرامش بخش وجودم؛ ولی اکنون بین ما کیلومترها فاصله افتاده. تنها دلخوشیام این روزها این شده است که صدای آنها را از پشت تلفن میشنوم.
سخت دلتنگم، برای لمس دستهای پینه بستهی پدر و مادرم. برای بوسه هایی که بر پیشانی آنها میزدم. خوب میدانم این روزها هم تمام میشود؛ و از این دورهی سخت هم به سلامت عبور خواهیم کرد. ای هم وطن به روح خستهات آرامش بده. بگو ما سختتر از اینها را هم پشت سر گذاشتهایم. به پویش همگانی در خانه بمانیم، لبیک بگو.
میدانم الان میزبان درد و رنج هستی ولی روزهای خوب رهایی به زودی از راه میرسند. دوباره خورشید سلامتی در وطن طلوع خواهد کرد و از این روزها فقط خاطرات تلخ قرنطینه در ذهنمان بهجا خواهد ماند.
کرونا! تو که میخواهی بروی، زودتر برو. با تمام بدیهایی که داشتی به ما درس زندگی آموختی. باور کن ما درس را خوب یاد گرفتیم. بیا زودتر برو؛ ما آنچه را که باید فهمیدیم. ما آموختیم که قدر داشته هایمان را بیشتر بدانیم.
✍به قلم: #ف_شیرپور
آدرس این مطلب در وبلاگ ما:
https://kazive.kowsarblog.ir/کرونا-39
?? @kazive ??
هدیهای ارزان اما گرانبها
پیوند: https://kazive.kowsarblog.ir/هدیه-ای-ارزان-اما-گرانبها
هر یک از ما زمانی که به یک جشن مثل جشن تولد دعوت میشویم، اگر میزبان آشنا باشد، سعی میکنیم طبق سلیقهاش کادوی مناسبی برایش تهیه کنیم و جدای از اصل هدیه، سعی میکنیم نمای بیرونی هدیه نیز شکیل باشد، چون طرف مقابل ابتدا ظاهر هدیه را میبیند و بعد محتوایش را.
اگر هم میزبان غریبه باشد، دو برابر حواسمان جمع است چون سلیقهاش را نمیدانیم و در واقع با آن هدیه، میزان سلیقه خود را نشان میدهیم.
اما نمی دانم چرا این وسواس و سلیقه را برای جاهای دیگر بکار نمیبندیم. وقتی شخصی از ما راهنماییای بخواهد، اول میسنجیم، با آن راهنمایی او کارش از ما بهتر در میآید یا نه؟!
یا وقتی عصبانی هستیم، اصلا کاری به ظاهر صحبتمان نداریم، فقط میخواهیم حرف خودمان را به کرسی بنشانیم، حال با هر لفظ و لحنی. اما اگر حق هم با ما باشد، خیلی به ندرت بتوانیم، طرف مقابل را متقاعد کنیم. درست است که اصل کلاممان صحیح است اما مخاطبمان اول لفظ را میشنود بعد اگر به دلش نشست، به محتوایش هم میاندیشد.
امام سجاد(علیه السلام) برای درمان بیماریهای زبان میفرمایند: “و به جاى آنچه شیطان بر زبانم جارى میسازد از فحش و بدگویى و ناسزا یا شهادت ناحق، یا غیبت از مؤمن غائب یا دشنام به شخص حاضر و مانند اینها، سخن در سپاس تو گویم و مبالغه در ثناى تو ورزم، و با تمام هستى خود ستایش بزرگى تو کنم، و شکر نعمت تو بجاى آورم، و اعتراف به احسان تو نمایم، و به شمردن نعمتهاى تو مشغول گردم.”
?صحیفه سجادیه، دعای 20
✍به قلم: خانم سحر سرشار
آرامش خدایی
پیوند: https://kazive.kowsarblog.ir/آرامش-خدایی-11
گاهگاهی که دلش میگیرد طبق عادت همیشگیاش میرود زیر سقف آسمان و به آسمان خیره میشود. ماه را میبیند که چقدر زیباست. ستارهها را نگاه میکند که میدرخشند. بعد چشمانش پر از اشک میشود.
در آن لحظه با خودش میگوید: “این همان آسمانیست، که بقیه آدمهایی که غمگیناند، به آن نگاه میکنند.” و او هم شروع به درددل با خدای خود میکند.
میگوید: “خداوندا! من به اعتبار تو تمام سختیها را تحمل میکنم. میدانم که میبینی و خود شاهد هستی. گاهی دلم آنچنان از این زمانه میگیرد که آرزو میکنم که ای کاش نبودم. خداوندا! من فقط امید و دلخوشیام تو هستی و با یاد تو دلم آرام میگیرد. “
و به راستی چه چیزی لذت بخش تر از این که دل گرفتهات را با ذکر خدای مهربانت آرام کنیکه خودش فرموده است:
“الا بِذِکرِ اللهِ تطمّئِنُ القلوب”
پ.ن: سوره مبارکه رعد. آیه ۲۸
✍به قلم: خانم فهیمه آقابیگی